واقعه کربلا و روز عاشورا موضوعی است که از زمان وقوع آن تاکنون همواره دیدگاهها و نظرات انسانها از هر مذهب و مسلکی را به دنبال داشته و همگان متفقالقول هستند که همانند این واقعه هرگز اتفاق نیافتده است.
هر کس واقعه کربلا و آن چه را که در روز عاشورا اتفاق افتاد بخواند، یا از زبان کسی بشنود، به طور حتم از آن چه بر امام حسین (ع) و اهل بیت و اصحاب او وارد شده، عمیقا محزون و متاثر خواهد شد.
از این رو بار سفر برمیبندد وبه سوی آن حضرت سفری باطنی و معنوی میکند و به او جذب شده و با او همدردی و همدلی میکند.
اندیشمندان در طول تاریخ به عاشورا و کربلا همواره توجه خاص داشته و پیرامون آن نظرات گوناگونی ارایه کردهاند که در این نوشتار برآنیم تا گوشهای از اندیشههای آنان را بازگو کنیم.
* "فرایاستارک" نویسنده انگلیسی، از جمله اندیشمندانی است که پیرامون واقعه عاشورا در کتاب معروف خود "صور بغدادی" فصل کوچکی را به این مساله اختصاص داده است.
او در ابتدای این فصل میگوید: "شیعه در تمام عالم اسلامی، یاد حسین و مقتل او را زنده میکند و در دهه اول محرم به طور علنی این مطلب را دنبال مینماید و حزن و اندوه چنان بر آنان مستولی میشود که در روز آخر هیاتهای عزاداری به راه انداخته و عزاداری میکنند."
او همچنین در فصلی مستقل و به طور مفصل درباره "نجف اشرف" در همان کتاب میگوید: "و درمسافتی نه چندان طولانی از این بقعه، فرزندش حسین(ع) در طرف بادیه رسید. او اسبش را حرکت و جولان داد تا در سرزمین کربلا فرود آمد و در همان مکان خیمه زد. در حالی که دشمنانش او را احاطه کرده و راههای آب را بر او مسدود کرده بودند. و همیشه تفصیلات این وقایع واضح و آشکار تا به امروز در افکار مردم بوده است.
امکان استفاده و زیارت از این شهرهای مقدس وجود ندارد مگر با اطلاع و آگاهی از این واقعه زیرا واقعه مصیبت بار حسین(ع) بر هر موجودی نفوذ کرده تا به حدی که به ریشهها رسیده است و این واقعه از جمله قصههای نادری است که انسان با خواندن آن نمیتواند جلوی گریه خود را بگیرد."
* "پرفسور ادوارد براون" مستشرق معروف نیز درباره مصیبت امام حسین(ع) در کربلا میگوید: "یادآوری واقعه کربلا که در آن سبط رسول بعد از تحمل آزار و عطش به شهادت رسید کافی است تا در سردترین و سستترین افراد اثر گذارد و حتی کسانی را که به امور حماسی و حزنآور اعتنا و توجهی ندارند به خود آورده و روح آنان را به مدارج کمال بالا برد، به حدی که درد و مرگ برای آنان چیزی بیارزش و سست شود."
او همچنین میگوید: "آیا قلبی پیدا میشود که وقتی درباره کربلا سخنی به گوش او میرسد، مالامال حزن و اندوه نگردد، حتی غیر مسلمانان هم نمیتوانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در برداشت انکار کنند."
* "چارلز دیکنز" نویسنده انگلیسی نیز درباره قیام عاشورا اینگونه مینویسد: "اگر مقصود حسین (ع) جنگ در راه خواستههای دنیوی خود بود، من نمیفهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد، پس عقل چنین حکم میکند که او به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد."
* "توماس ماساریک" نیز در مقایسهای بین امام حسین (ع) و حضرت عیسی(ع) میگوید: "مصایب مسیح نسبت به مصایب حسین (ع) مانند پر کاهی است در برابر کوهی بزرگ."
* "جستیس آ.راسل" شاعر انگلیسی نیز منظره غمانگیز عاشورا را چنین ترسیم میکند: "آنها دهان مبارک امام را باچوبهای خود نواختند.ای پیکری که زیر سم اسبان لگدکوب شدی! تو همان بدنی بودی که بینندگان را مسحور میساختی.
خونی که از رگهای مبارکت ریخته و خشک شده، معجونی آسمانی است که تاکنون هیچ سم اسبی با چنین رنگ الهی رنگ نشده است.
ای زمین برهنه و بایر کربلا که در روی تو نه علفی است و نه چمنی! برای ابد آهنگ حزن و آه بر تو پوشیده باد چون که در سرزمین تو بدن پاره پاره مقدس پسر فاطمه افتاده است آن که روح خویش را به خداوند تقدیم نمود."
* "نیبلت" نیز در ترسیم شب عاشورا چنین مینویسد: "آن شب، هنگامی که آتش اردوها در اطراف او در بیابان شعله میزد، امام پیروانش را جمع کرد و در یک سخنرانی طولانی فرمود: کسانی که با من بمانند فردا شهید خواهند شد.
سپس عمل بسیار زیبایی انجام داد که نشانه آگاهی کامل او از ضعف بشری و قدرت روح فداکاری وی و علامت قلب رئوف آن بزرگوار بود.
به پیروان خود فرمود: هر کس جرات و قوت ایستادگی و شهادت را در خود نمیبیند در تاریکی به طور ناشناس و بدون خجالت برود.
صبح روز عاشورا که ابرهای ارغوانی در آسمان شرق جمع میشد، ? ??نفر با ایمان دور امام را گرفتند و همگی آماده مرگ و شهادت بودند."
* "گیبون" مورخ انگلیسی نیز پیرامون واقعه عاشورا مینویسد: "با آن که مدتی از واقعه کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم، مع ذلک مشقات و مشکلاتی را که امام حسین (ع) تحمل نمود احساسات سنگدلترین خواننده را برمیانگیزد، چنان که یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود مییابد."
* "موریس دوکبری" مورخ آمریکایی درباره عزاداری واقعه عاشورا نیز مینویسد: "اگر تاریخنویسان ما حقیقت روز عاشورا را درک میکردند، این عزاداری را غیر عادی نمیپنداشتند.
پیروان حسین (ع) به واسطه عزاداری برای امام خود میدانند که نباید زیر بار ذلت، پستی و سلطه استعمار بروند، زیرا شعار امام و پیشوای آنان تن ندادن به ظلم و ستم بود.
حسین (ع) در راه شرف، ناموس، مردم، بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوه او را سرمشق خود قرار داده و از ظلم یزید و یزیدیان و بیگانگان خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم. و این است خلاصه تعالیم اسلام.
ملتی که از گهواره تا گور تعالیمش این چنین است پیداست که دارای چه مقام و مرتبهای خواهد بود. چنین ملتی دارای هر گونه شرف و افتخار است، چون همه افراد آن سرباز حقیقت و عزت و شرف است."
* "بولس سلامه" شاعر مسیحی نیز میگوید: "شبهایی که بیدار بودم و با درد و رنج میگذراندم و افکار و تخیلاتم مرا به یاد گذشتگان میکشاند و در تاریخ گذشته دو شهید بزرگ امام علی (ع) و سپس امام حسین (ع) سیر میکردم، یک بار برای مدتی طولانی به جهت علاقهای که به آن دو بزرگوار داشتم گریستم و سپس شعر علی و حسین را سرودم."
* "گابریل دانکیری" نیز درباره وحشیگری سپاه یزید میگوید: "سربازان یزید در آن روز "عاشورا" چنان وحشی گری از خود نشان دادند که تا آن روز کسی نظیر آن را به خاطر نداشت.
آنها حتی بهکودکان شیرخوار و خردسال هم رحم نکردند و سر خونین حسین(ع) را به دمشق بردند و یزید پنداشت که دیگر با این پیروزی خواهد توانست از دنیا لذت ببرد. اما خاطره آن هر سال و تا به امروز، در میان سیل اشک و نوحه خوانیها و مرثیهها تجدید میگردد."
* "جرج جرداق" نویسنده و محقق مسیحی مینویسد: "یزید وارث همه بدیهای اسلاف خود بود و از آنها نیز فزون داشت. از هر نوع شرارت و فساد و اعمال شیطانی که دیگر مردان بدکار و بیآبرو داشتند، یزید بهرهمند بود... کسی از اخلاق انسانی بیبهره تر از یزید نبود... و در مقابل، هیچ کس در خلق انسانی کاملتر از حسین بن علی (ع) نبود، که در آن واقعه شهید شد.
در یزید همه صفات زشت و ننگین و ریاست طلبی و سودجویی و خونریزی و بی ارادگی وجود داشت. و در طرف مقابل یعنی فرزندان علی (ع) همه صفات عالی و ستوده انسانی، از قبیل خلق کریم و شجاعت و آزادگی و شهادت، به کمال معنا وجود داشت."
* "دکتر ژوزف" مورخ فرانسوی نیز چنین میگوید: "شیعیان در ایام عزاداری به ذکر مصیبت و گوش فرا دادن به مصایب حسین (ع) میپردازند، و میکوشند که فضایل خاندان نبوت و رنجهای آنان را به نیکوترین وجهی بیان کنند."
* "کلودین رولو" مفسر روزنامه لوموند، درباره امام حسین (ع) و واقعه عاشورا مینویسد: "شیعیان هر سال در ماه محرم به تذکر واقعه کربلا و مصیبت امام حسین (ع) که نمادی از دلیری، عدالت علیه تجسم پلیدی و نیروی شقاوت است، میپردازند و ستمکاران عصر را به یزید و اشقیا تشبیه میکنند."
* "مهاتما گاندی"، معمار استقلال هند و رهبر ملی مردم این کشور برای آزادی هندوستان از سلطه انگلستان نیز پیرامون امام حسین (ع) و واقعه کربلا میگوید: "من برای مردم هند چیز تازهای نیاوردم، فقط نتیجهای را که از مطالب و تحقیقاتم درباره تاریخ زندگی قهرمان کربلا به دست آوردهام، ارمغان ملت هند کردم.
اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی پیمود."
* "ساور جینی ناید" شاعر هندی، عزاداری عزاداران حسینی را در هر سال موجب زنده نگهداشتن واقعه جانسوز کربلا میداند و قیام حسینی را استوار نمودن دین بزرگ حضرت محمد (ص) ذکر میکند که امام حسین(ع) عشق نهایی خود به خدا را با شهادتش ثابت کرد.
او میگوید: "شب شهادت حسین (ع) مریدانش با پیراهنهای سیاه و پای برهنه با چشمان اشک بار به یاد واقعه جانسوز دور هم جمع شده با بیان اتفاقات آن واقعه سراپا میگویند: حسین...
"ای حسین! چرا هزاران هزار دوست تو این طور اشک میریزند؟ای مقدس عالی مقام! آیا اینها برای فداکاری بینظیر تو نیست؟ زیرا پرچم دین بزرگ پیامبر (محمد (ص) را برافراشتی و در مقابل شگفتی جهانیان عشق عجیب خود را به خدا ثابت کردی."
* "ایرونیک" مورخ آمریکایی میگوید: "کشته شدن حسین (ع) سرگذشتی است که بهعلت ناگواری و هولناکی آن واقعه، دوست ندارم سخن را در موردش طولانی کنم زیرا در اسلام کاری زشت تر از آن به وقوع نپیوسته است.
اگر چه کشته شدن امیرمومنان (ع) مصیبت بسیار بزرگی به شمار میآمد، لیکن سرگذشت حسین (ع) کشتار فجیع و مثله کردن و اسارت را دربرداشت که از شنیدن آن بدن انسان به لرزه میافتد زیرا که از مشهورترین مصیبت هاست."
* "ماربین" محقق آلمانی میگوید: "حسین تنها کسی است که در ? ??قرن پیش در برابر حکومت جور و ظلم قد علم کرد.او اول شخص سیاستمداری بود که تا به امروز احدی چنین سیاست موثری را اختیار ننموده است. حسین (ع) شعار همیشگی را سر میداد که من در راه حق و حقیقت کشته میشوم ولی دست به ناحق نمیدهم...
"حسین (ع) دید حرکات بنی امیه که سلطنت مطلقه داشتند و دستورات اسلام را پایمال میکردند نزدیک است پایههای استوار و مستحکم اسلام را در هم بریزد و اگر بیش از این مسامحه کند، نام و نشانی از اسلام و مسلمین باقی نخواهد ماند، لذا تصمیم گرفت تا در برابر حکومت ظلم و جور بایستد..." ماربین میافزاید: حسین (ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، درس فداکاری و جانبازی به جهانیان آموخت و نام اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. اگرچنین حادثه جانگدازی پدید نیامده بود ، قطعا اسلام و اسلامیان محو و نابود میگردیدند."
* "جرجی زیدان" نیز درباره امام حسین(ع) مینویسد: "منظره سر بریده حسین (ع) همه را متاثر و محزون ساخت... وقتی چشمان یزید به سر بریده افتاد، سر تا پا بلرزید و دانست چه عمل فجیعی مرتکب شده است."
* "نیکلسون" نیز پیرامون واقعه کربلا چنین مینویسد: "حادثه کربلا مایه پشیمانی و تاسف امویان شد، زیرا این واقعه شیعیان را متحد کرد و برای انتقام خون حسین (ع) هم صدا شدند."
برچسب ها : 8ربیع الثانی (ولادت امام حسن عسکری